دلخوشم زخم عمیقی یادگاری داده دوست نیمه شبها کنج خلوت بیقراری داده دوست
یک جهان شوریدگی هفت آسمان دلواپسی از برای عاشقی شب زنده داری داده دوست
آتشی در سینه دارم یا که میسوزم خوشم بیقرارم با غم اش چون غمگساری داده دوست
با من ِ دیوانه صحبت از فراموشی مکن من به یادش زنده ام چون بردباری داده دوست
این پریشان حالی ام را دوست دارم تا ابد رد پایی جاودانه ماندگاری داده دوست
سرخوشم با گریه هایم در میان هر غزل قول چاپ اشکها یم انحصاری داده دوست
من به او سنگ صبورم او به من سنگ صبور سهم من از عاشقی چشم انتظاری داده دوست
نظرات شما عزیزان:
|